اینجا بر تخته سنگ، پشت سرم نارنج زار..
نعش سرد مرده می شورند
من،
زلف او را می کنم شانه
می گشاید چشم و می خندد،
دزدانه ، رندانه
و می گوید بیا با من به این خانه ،
شب اول کسی بر ما نمازش نیست
در خوابند ، مستانه ... شب اول قبرم به خیر!
شب اول قبرت به خیر !
خوش بگذره !