نمی شه رو تو حساب کرد مث آفتاب زمستون
میری بیخبر ، نگفته باز دوباره می شی مهمون
نمی شه حتّی کمت کرد از تو جمع دلخوشی ها
تو نباشی دیگه از ما چی می مونه جز یه تنها!
چرا؟