مهتاب دم صبح

صبحانه های یک ماه!

مهتاب دم صبح

صبحانه های یک ماه!

اه

چرا خفه نمی شوی؟

زندگی ارزش این همه فک زدن را دارد؟

دلت چقدر به دنیا خوش است؟

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

می رویم کمی بخوابیم !

فحش

نوشته های ما مثل فحش هایی هستند

که به سوی همه پرتاب می کنیم

ولی تعداد افرادی که در لیست هستند بیشتر است..

 

با شما هستم دوست عزیز!

فکر نکن فقط نوشته ی خودمو می گم...

 

مرغک تخم طلا از بر ما رد شد و رفت

دانه ای بر در ما خورد  ولی

خود ندانست چرا به شد و زَفت!

 

به گمانم جماعت مثلا با سواد وبلاگ نویس بدانند که زفت به چه معناست!!

 

خوب ماه بعد از ظهر ها هم هست 

 و اگر قوی باشه حتّی در تمام روز می تونه بتابه!

 

وقتی رسیدیم!

یادش آمد فرهنگ سازی کند که به جای ولنتاین

اسپندار مذ را پاس بداریم!

 

تو تمام سال!! فقط همین ۴  ۵  روزو فرصت می دن واسه حرف زدن!

کدامشان به زنجیره ی  انسانی دور پاسارگاد می پیوندند!

حتی همینی که ممکنه الان تو لیست به روز شده ها

 این وبلاگو ببینه و جلب بشه و بیاد نظر بده!!

هرز نامه

نمی تونی تحملم کنی؟

من دارم بزرگ می شم!

 

آره هیچ کس نمی تونه ببینه اطرافیانش از خودش بزرگتر شن!!

نوشته های نصفه ی ماه!

اگر یک جلبک تازه صید شده را پوست بکنید

چیزی به معنای گوشت یا پروتیین نمی یابید

اما مقدار ناچیزی پودر توجه شما را به خود جلب می کند!

به آن مقدار ناچیز  ضریب هوشی می گویند!

راستشو بخواین نه تنها جلبک .. بلکه من یه بار هاگ یه خزه رو دیدم

نوشته هامو می فهمید و کلی با هم دوست شدیم!!

گفتم برو به صفحه اصلی!

 

نمی خوام حذفت کنم

نمی تونی  نمی ذارم!

 

چیزی از دوباره گی مرگ‌،

از منظر کف پا می دانی؟

 

فکر کن به این که خریت یک آدم

گاهی چقدر . و تا کجا می تواند عظیم باشد!

که در یک عشق بی سر و ته اینقدر بی توجه پیش برود!

امیدواریم لا اقل  زنده بماند!

پوزش

کامرون کارتیو وبلاگ رسمی داشته باشد که چه بشود!

اصلا که چه بنویسد!

به ما چه که چه می نویسد؟

مگر چک چک صدایش چه چیز بیشتر چکاوک لحظه های

پر از چکاچاک شمشیر های چرمینه پوشان ما دارد؟

مگر همان موسیقی اش چه دارد که حالا بیاید و بخواهد نوشت را هم به بکشد...!

 

چه کسی با تو حرف زد؟

تو را که به گوز حساب کرد؟

خب! اینا هم که رفتن!

حالا نوبت ماست!!