ای کاش هجو می کرد،
کاری برای مردم
نه اینکه هی بگویند
هجوَت مثالِ زهر است،
در لحظه های کژدم
قاطرم اسبِ چلاغی ست هنوز،
که دلش می خواهد
مثل هر کلّه خرِ بی تکرار
بدود تا سر کوه
واقعیت این است که نتوان.. ن
نه
.. واقعیت این ست که واقعیت است..
حالا که رسیدم اینجا..
تو شدی برام غریبه؟
از تو من جدا بمونم؟