مهتاب دم صبح

صبحانه های یک ماه!

مهتاب دم صبح

صبحانه های یک ماه!

من ِ ما کم شده است!

عزیزکم!

همیشه اینطوراست

گریه ش

یک نفر بگوید:

اینقدر سخت است که کسی فقط پدر باشد؟

محبت کردن آنهم تنها به یک فرزند ؟ اینقدر سخت است؟

خوشحال نیستم

 

ناراحت هم  نه زیاد!

من جذاب نیستم

شاید هم خودم نمی خوام چون تا خودنمایی نکنی کسی جذبت نمی شه

وقتی برای کسی کاری می کنم و نمی خوام بدونه!

وقتی برای همه کاری می کنم و نمی گم !

 

شاید ... تنها باشم!

آدما آخ آدمای روزگار

چی می مونه از شما ها یادگار؟!

 

بزام باید تو را ببینم امروز ! برای چه باید شاد باشم ؟

باید ناراحت باشم؟

چرا؟

خب حتما خدا می داند! نه؟

به هر حال !


عجب صبحیه! چه آفتابیه!

اعتیاد وحشتناک به شب ها نخوابیدن!

و صبح ها هم نخوابیدن

و نخوابیدن!

 

آی توماج .. خونت شراره

بر تن سرخ ستاره

پرچم بر شوراهای ما باد!

 

مبارز باش و آسوده بمیر!

اوه !

کودکان ابتذال را جهان واژگون شد  به خاطر پست قبل

 

و نویسنده : یک آدم علاف!

خسته شو دیگه بسه دیگه خفه شو دیگه!

ورود به سیسفم را کلیک می کنی!

سیستم بلاگ اسکای چقدر خوشحال می شود!

مدیریت وبلاگ ! سیتم خوشحال تر .

از این که مطلبی اضافه می شود

و شاید فرهنگ جامعه با حرف های تو کمی بالا برود

ارسال مطلب جدید و سیستم همچنان دلش خوش است.

و تو می نویسی  :

یه روز میگی دوسم داری

حرفتو باور ندارم

حالا منم اینو میگم

امّا تو باور نداری

امروز من عاشق توام

عاشق اون دل صورتی

برای تو جون هم میدم

بازم تو باور نداری

دوسِت دارم دوسِت دارم ....

تقدیم به عشق خوب خودم که از برگ گل لطیف تر است!!!!!

و صورتی می پوشد و به لبش رژ سبز می زند

و کفش آبی به پا می کند!!!

 

و نمی دانم چرا سیستم بلاگ اسکای با این سابقه ی غنی!

قفل نمی شود و این هارا تحمل می کند و بالا نمی آورد!!

 

 

چرا اطلاعات فقط برای دوستانه؟

چرا دوستان منو می شناسن؟

چرا تو اگر اطلاعات رو ببینی هم منو نخواهی شناخت!؟

چون!

تو هم با من نبودی مثل من با من!

تو هم... !

حالم تو را هم  . . .

تمام شوید دیگر!

یه حادثه بفرست خدا!

راستی چرا با خوردن همزمان این همه ماست و پیاز و هندوانه

 

باز هم نمی میریم!

 

یکی جواب بدهد!!