مهتاب دم صبح

صبحانه های یک ماه!

مهتاب دم صبح

صبحانه های یک ماه!

خب خسته می شود آدم از این همه کوتاه نویسی گاهی..

چرا همه داستان هایشان سیگار دارد

چرا هیمشه پدر و مادر و هستند و خواهر و برادر

و مثل آدم با هم حرف می زنند .. چرا همیشه همه چیزشان..

چرا می توانند همه حرف هایشان را بزنند

و من بنشینم که بزرگم و حتّی یک نفر نباشد که بتواند بشنود ..

همه حرف ها را..

که نمی شود اگر کسی بخواهد هم.. چون غمِ همه در همین خود وجود دارد

 

سیگار می خواهد بکشد! دلم!

چرا تولد نمی یابم دوباره

نظرات 1 + ارسال نظر
عطر نعنا شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:42 ق.ظ

قالب جدیدت مبارک...!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد